بررسی کارکردهای نشانه ـ معناشناختی نور بر اساس قصّه ای از مثنوی

Authors

ابراهیم کنعانی

عصمت اسماعیلی

حسن اکبری بیرق

abstract

یکی از اصلی ترین نشانه ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن ها را آسان می کند. نشانه ـ معناشناسی، به مثابة یکی از روش های نقد ادبی نُو، به ما اجازه می دهد تا به مطالعۀ این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصّۀ «آمدن جعفر به گرفتن قلعه ای به تنهایی» از دفتر ششم مثنوی، بر اساس رویکرد نشانه ـ معناشناختی بررسی و تبیین کند. پرسش اصلی پژوهش این است که عنصر نور چگونه فضای گفتمانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد و سبب آفرینش چه معناهایی می گردد. درواقع هدف از این پژوهش مطالعۀ شرایط داستانی و گفتمانی نور در این قصّه برای نشان دادن سیالیّت معناست. عنصر نور در این قصّه کارکرد داستانی و گفتمانی پیدا می کند و از این طریق گفتمانی پویا و سیّال آفریده می شود. فرضیّۀ اساسی این است که نور در این گفتمان دارای کارکردهای جسمانه ای، شناختی، واسطه ای، استحاله ای، و استعلایی است و این کارکردها همواره از ویژگی های تنشی، شَوِشی، عاطفی، نمودی، انفجاری، واسازی، انعکاسی و زیبایی شناختی برخوردارند. بررسی کارکردها و ویژگی های نشانه ـ معناشناختی نور می تواند ظرفیّت های داستانی و گفتمانی قصّه های مثنوی را به خوبی بشناساند و افق جدیدی به روی مطالعات مثنوی بگشاید.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی کارکردهای نشانه ـ معناشناختی نور بر اساس قصّه‌ای از مثنوی

یکی از اصلی‌‌ترین نشانه‌‌ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت‌‌های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن‌‌ها را آسان می‌‌کند. نشانه ـ معناشناسی، به‌مثابة یکی از روش‌‌های نقد ادبی نُو، به ما اجازه می‌‌دهد تا به مطالعۀ این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصّۀ «آمدن جعفر به گرفتن...

full text

"مانلی"، نشانه سیال؛ بررسی نشانه-معناشناختی شعر "مانلی" نیمایوشیج

در دیدگاه نشانه-معناشناسی گفتمانی که فرآیند تولید معنا با شرایط حسی-ادراکی پیوند می خورد، سیر حضور نشانه از حالت مکانیکی و ثابت خارج شده و تابع فرآیندی پویا، زنده و حسی-ادراکی می گردد. در واقع، نشانه پدیداری شده، از شکل معمولی، رایج و تکراری به نشانه ای نامعمول، نو و نامنتظر تبدیل می شود و بدین صورت، سیالّیت معنا را تضمین می کند. مقاله حاضر در نظر دارد با مطالعه فرآیند گفتمانی شعر "مانلی" در ابع...

full text

بررسی و تحلیل کارکردهای نشانه معناشناختی رجز: پروتزسازی گفتمانی " داستان رستم و اسفندیار"

چکیده: رجز، گفتمانی تهاجمی میان دو رقیب و از عوامل تأثیر گذار میان دو کنشگر است. کنشگر در پی آن است تا با بیانی که جانشین جنگ می شود، یا مقدمه ای قوی برای شروع آن می باشد، بر حریف غلبه کند. در این شیوه دو عنصرگفتمانی مهم: نازش و مباهات به خود؛ نکوهش رقیب و تحقیر نژاد به عنوان پروتز گفتمانی مطرح می شوند. منظور از پروتزگفتمانی امری بیانی با نقش صیانت از حریم کنشگر است. این مقاله در پی آن است که ب...

full text

تحلیل کارکرد گفتمانی نور، صدا و رنگ در مثنوی مولوی: رویکرد نشانه-معناشناختی

نگاه مولانا یک نگاه عرفانی شرقی و یکی از منابع مهم آفرینش معنا و ارزش است و بخشی از فرهنگ جامع? ما به آن ارجاع داده می شود. به همین دلیل، ظرفیّت بالایی برای مطالعه از دیدگاه های مختلف دارد. مثنوی مولانا نیز یکی از تأویل پذیر ترین متون ادبی است که در عین پریشانی ظاهری، از ژرف ساختی وحدت مدار و منسجم برخوردار است. این گفتمان، سازوکاری ویژه دارد و عناصر گوناگونی در آن نقش دارند و در خدمت این انسجام...

15 صفحه اول

نقد نشانه ـ معناشناختی داستان شیخ صنعان در منطق‌‌الطیر عطار (با تکیه بر نظام‌‌های گفتمانی)

در نقد نشانه ـ معناشناختی، وارونۀ نشانه‌‌شناسی ساخت‌گرا، نشانه‌‌ها فرصت نشانه‌‌پذیری می‌‌یابند و از نشانه‌های معمول، به نشانه‌‌های نو تبدیل می‌‌شوند. گرمس با ایجاد نظام‌‌های گفتمانی منسجم، زمینه‌‌ای فراهم ساخت که با کاربست آن، روایات را تحلیل کنیم و دریابیم که در وضعیت اولیۀ حکایت، معنا نقصانی دارد که وجود نظام‌های گفتمانی سبب می‌‌شود معنای ناقص، سیر تکاملی داشته باشد و در وضعیت ثانویه، به معنا...

full text

مثنوی و اسلوب قصه در قصه

از آشکارترین ویژگی‌های روایت مولانا در مثنوی،‌ درآمیختن قصه‌ها با یک‌دیگر است. راوی در میانه روایتِ یک قصه به قصه‌ای دیگر می‌گریزد و یا می‌کوشد دو قصه پیاپی را درپیوندد و گاه به روایت هم‌زمان دو قصه توأمان می‌پردازد. نویسنده در این نوشتار کوشیده است پس از بررسی چند و چون اسالیب «قصه در قصه» و سوابق آن و نیز برخی نظریه‌پردازی‌های پیرامون آن، جلوه‌های شاخص و ممتاز این شیوه را در مثنوی تبیین کند.

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
کهن نامه ادب پارسی

Publisher: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی

ISSN 2383-0603

volume 5

issue 3 2014

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023